چگونه رابطه موثر تری با همسرتان داشته باشید؟
چگونه ارتباط موثری با همسر خود داشته باشیم؟ رابطه مانند تنفس طبیعی، نیازمند توجه و آگاهی است.
فرآیند ارتباطی یک سیستم دایرهای است که خود را تغذیه میکند و زمانی که عناصر در بازی با یکدیگر به شیوهای هماهنگ و به سمت جهتهای مشترک حرکت میکنند، ارزش مثبت و عملکردی به خود میگیرد.
برعکس، زمانی ارزش منفی و ناکارآمدی به خود می گیرد که عناصر درگیر به شکلی ناهماهنگ با یکدیگر ترکیب شوند و به سمت جهات غیر مشترک گرایش پیدا کنند و به «آشوب» شکل دهند.
ارتباط موثر چیست؟
ارتباطات را می توان به عنوان پلی که افراد را به یکدیگر متصل می کند، ترسیم کرد، ماده ای که پل از آن ساخته شده است ترکیبی از ویژگی هایی است که متعلق به افرادی است که با یکدیگر در تماس هستند. استحکام و جهت پل به عناصر مختلف در بازی بستگی دارد.
در این میان، توانایی گوش دادن ، ماهیت احساسات شخصی، باورهای هر یک، اتوماسیون های ایجاد شده در جریان تجربه زندگی، انتظارات فردی، ترس ها، امیدها.
وقتی پل ها ضعیف هستند، یکی به سختی موفق می شود به دیگری برسد. فاصله ای پدیدار می شود که رسیدن به نقطه ای را که بتواند تنش ها، دردها و ترس ها را کاهش دهد، پیچیده، دشوار و گاهی غیرممکن می کند.
مشکلات ارتباطی زوجین
این وضعیتی است که بسیاری از زوج های مشکل دار با آن روبرو هستند.
در ازدواجهای بحرانی، لذت گفتگو در انبوهی از تظاهرات عصبانی، ایدههای نادرست، سوء تفاهمها از بین میرود. نگاههای آگاهانه، کنایههای شوخآمیز و رمزهای شخصی جای خود را به نگاههای خشمگین، مراجع انتقادی و تهدیدهای پنهان میدهد.
ریتم گفت و گو زمانی که تفاوت در سبک های مکالمه، منافع و دیدگاه های متضاد، سوء تفاهم ها در یک رابطه انباشته می شود، به تدریج به هم می خورد.
بسیاری از زوج ها فاقد مهارت های خاص گفتگوی زناشویی هستند و در نتیجه ناخواسته باعث ساییدگی ها، سوء تفاهم ها و ناامیدی های مداوم می شوند.
مشاهده اینکه در زوج های بحران زده «ارتباط وجود ندارد» به کلیشه تبدیل شده است، اما حقیقت زیادی در آن وجود دارد.
رابطه موثر شاد زوجین
از دهههای 1970 و 1980، تحقیقات نشان داده است که زوجهای شاد و ناراضی ، و همچنین زوجهای باثبات و آنهایی که در معرض خطر طلاق هستند، تا چه حد از نظر تعامل و سبک ارتباطی متفاوت هستند.
سبک تعامل در زوجهای ناراضی با ناهماهنگی بیشتر و ارتباط نامطلوبتر هم در سطح آنالوگ (غیر کلامی) و هم در سطح دیجیتال (کلامی) مشخص میشود، حتی اگر منفی غیرکلامی به طور کلی به میزان بیشتری مشاهده شود.
اغلب مشکلات کدگذاری سیگنال ارتباطی وجود دارد. زوجهای ناراضی، در واقع، سبک ارتباطی دارند که با اختلاف بیشتر بین محتوای مورد نظر و تأثیر درک شده مشخص میشود،
به طوری که اغلب اتفاق میافتد که زوجهای تحت درمان اغلب پیامهای خنثی یا منفی را قضاوت میکنند که در عوض با نیت مثبت از طریق انتقال داده میشوند. شریک علاوه بر این، سبک تعاملی آنها با یک “منفی” قوی و در عین حال با سطح پایین “مثبت” مشخص می شود.
روابط موثر در زوج های خوشبخت
رضایت، تعارف، همدلی، ابراز محبت، علاقه، تمجید و توجه در زوج های ناراضی نسبت به زوج های خوشبخت کمتر است. از سوی دیگر، روابط متقابل در زوج های ناراضی با طعنه، انتقاد، القاب تحقیرآمیز و تحقیرآمیز، اختلاف نظر، نگرش های دفاعی، بی توجهی، بی علاقگی، تهدید و ارعاب مشخص می شود. علاوه بر این، رفتارهای آشتی و تنظیم تعارض مانند تغییر موضوع، نقل قول، پذیرش و غیره کمتر دیده می شود.
ارتباط نامناسب زوجین
به لطف کار گاتمن (1976، 1994) توضیح نظری در مورد تعامل و ارتباط بسیار نامناسب در زوج های ناراضی اصلاح شده است. بر خلاف تحقیقات اولیه، که خود را محدود به توصیف تفاوتهای ذکر شده بین زوجهای ناراضی و شاد به لحاظ کمی منفی یا مثبت میکرد، گاتمن عمدتاً توانایی زوجها را برای جبران تعاملات منفی با زوجهای مثبت بررسی کرد.
نویسنده بر اساس نظریه تعادل در ازدواج (“تئوری تعادل”)، پنج زیر گروه را در زوج های شاد و ناشاد فرض می کند که به طور قابل توجهی در سبک های تعامل آنها متفاوت است.
هر قدر هم که آدم تلاش کند، نمی تواند در برقراری ارتباط کوتاهی کند.
فعالیت یا عدم فعالیت، کلمات یا سکوت
همگی دارای ارزش پیام هستند:
آنها بر دیگران تأثیر می گذارند و دیگران
نیز به نوبه خود نمی توانند
به این ارتباطات پاسخ ندهند
و از این طریق نیز ارتباط برقرار می کنند.پل واتزلاویک
در حالی که زوجهای ناپایدار و زوجهای تأییدکننده ، و همچنین زوجهای اجتنابکننده، با چشمانداز ازدواج نسبتاً پایدار متمایز میشوند، زوجهای متخاصم و زوجهای متخاصم جدا در معرض خطر بالای طلاق هستند.
از تعاملات منفی دور شوید
به گفته گاتمن (1994)، تعداد تعاملات منفی به خودی خود برای پیش آگهی تعیین کننده نیست، بلکه توانایی تنظیم زوج به منظور تعدیل متعادل است. طبق مطالعات وی، زوج های باثبات نسبت مثبت به منفی 5:1 دارند.
از نتایجی که از یک مطالعه توسط روانشناس پاتریشیا نولر (1980) به دست آمد، تفاوت ها در رابطه با درک ارتباط بین زوج هایی که سازگاری زناشویی خوبی دارند و آنهایی که در مشکل هستند مشهود است.
زوجهای ناراضی، در واقع، پیامهای همسرشان را با دقت کمتری نسبت به زوجهای شاد رمزگشایی میکردند، اما در عوض میتوانستند پیامهای غریبهها را به خوبی زوجهای شاد رمزگشایی کنند. از اینجا می توان استنباط کرد که کل فرآیند ارتباط که خارج از ازدواج به خوبی انجام می شود، در زوج های بحران زده کار مثبتی ندارد.
سوء تفاهم های مخرب
بنابراین، سوء تفاهم ها ریشه در عدم ارتباط مزمن خاص با همه ندارد ، بلکه به روابط زناشویی در بحران مربوط می شود.
برای اینکه یاد بگیرید به روشی متفاوت با همسرتان صحبت کنید، باید به این فکر کنید که چگونه همان سوال یا درخواست را به مهمان ارائه می کنیم، مطمئناً از تدبیر و لحن دلپذیرتر استفاده می کنیم یا حتی تشریفات خاصی را بازیابی می کنیم و برخی از قوانین آداب معاشرت که قبل از ازدواج متقابلاً به آنها پایبند بوده ایم.
اگر اکنون عادت کردهایم با شریک زندگیمان به شیوهای مقتدرانه، بیش از حد انتقادی یا گلهآمیز خطاب کنیم، حتی اگر از دست دادن عادتها آسان نیست، باید به رفتار «خودجوشتر» حتی با شریک زندگیمان برگردیم.